« من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم . دیدم انسانها ، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم ، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند . اینان را به شیطان چه نیاز است ؟ شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد ، زیر لب گفت : آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن ، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت ، تا کجا میتواند فرا رود ، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی »