بی شعوری

بی شعوری یک فحش نیست بلکه بی شعوری یک بیماری مهلک است و دارد همه گیر میشود.

بی شعوری هیچ ارتباطی به بیسوادی و نفهمی ندارد و استفاده این واژه در کنار بیسواد و نفهم و احمق اشتباه است.اتفاقا بی شعورها اکثرا دارای سواد و فهم خوبی هستند .

بیشعور کسی است که میداند کاری اشتباه است و سواد آن را دارد که آن کار را نکند اما عمدا و از روی خود خواهی آن را انجام میدهد.

 خود خواهی ارتباط مستقیمی با بیشعوری دارد . هرچه خود خواه تر بی شعور تر. اتفاقا بی شعور کسی است که بقیه افراد را نفهم و احمق و بیسواد میداند.

مثال : همین امروز یک آدم تحصیل کرده(دکتر) و با کمالات و با فهم (بافهم کسی است که هر چه که منظور توست به او بگویی به راحتی میفهمد) خودروی سواری خود را جلوی درب پارکنیگ ما که علامت پارک ممنوع هم دارد پارک کرد و 45 دقیقه ما را گرفتار بی شعوریش کرد. او میدانست و میفهمید که انجا پارک ممنوع است و سواد خواندن تابلو را هم داشت اما بیشعور بود و خودخواه

بیشعور ، بی شعوری خودش را قبول ندارد همانگونه که خودخواهی خویش را قبول ندارد. و چون خود را از همه سر تر میداند بیشعور است و چون دیگران را نفهم و بیسواد میداند بیشعوری خود را رخ میکشد.

در همین مثال آن آقای دکتر متشخص حتی یک معذزت خواهی خشک و خالی هم نکرد که هیچ تازه طلبکار بود که چون جای پارک وجود نداشت آنجا پارک کرده و تقصیر او نیست بلکه مقصر نبودن جای پارک است.

نمونه دیگر بیشعوری،بی شعوری اجتماعی است. مثلا بیشعوری در محل کار ،رئیس بیشعور کارمند بیشعور ، پرستار بیشعور ،همکار بیشعور ،معلم بیشعور ، دولت بیشعور و هزاران بیشعور اجتماعی دیگر . بطور مثال دولتی که از مردم بزند و فدای سیاست خودخواهانه اش کند و مدعی باشد که بهترین دولت است . درحالی که می داند و سواد آن را دارد که دروغ میگوید یک دولت بیشعور و البته با فهم است که خود خواهی درآن موج میزند ... البته مدیون هستید که فکر کنید آن دولت ، دولت ایران باشد. هرگز...

اما چگونه با افراد بی شعور برخورد کنیم؟

سه راه بیشتر وجود ندارد

1- با آنها برخورد جدی کنیم  اگر زورمان به آنها میرسد  مثال : اون دکتره رو نیم ساعت کتک زدم و ماشینش رو داغون کردم

2- از آنها دوری کنیم    اگر زورمان به آنها نمیرسد  مثال : از محله و کوچه یا کشور خارج شوید بطوری که من سال گذشته از دست چند همسایه بیشعور و خودخواه به محل دیگری کوچ کردم.

3- آنها را تحمل کنیم و مراقب خودمان باشیم   اگر نمیشود یکی از دو موردبالا را رعایت کنیم  مثال اگر زورتان به دولت نمی رسد و نمیتوانید به خارج بروید سعی کنید یه جوری تحمل کنید و مراقب باشید تا اسیبی به شما نرسد . یعنی جاخالی بدید . مثلا از مشارکت در هر چیزی که به دولت مربوط است بپرهیزید.

مورد سوم موردی است که اکثر ما با آن درگیر هستیم . مثلا در محل کارمان افراد بیشعور زیاد هستند که میخواهند به واسطه بیشعوریشان به شما آسیب برسانند. یا در زندگی زناشویی یکی از طرفین ممکن است بیشعور باشد و هزاران مورد دیگر

درمان بیشعوری:

بله بیشعوری درمان دارد چونکه یک بیماری  است

اولین قدم درمان بیشعوری اینست که خود بیشعور قبول کند که بیشعور است . این سخت ترن مرحله است .

دومین مرحله آنست که بی شعور قبول کند که میخواهد درمان شود . بعضی بیشعورها قبول میکنند که بیشعورند ولی نمیخواهند که درمان شوند چون آن را دوست دارند و خودخواهی نمیگذارد که راه درمان را در پیش بگیرند.

سومین مرحله مراجعه به روانپزشک برای درمان خودخواهی است . معمولا روانپزشک ها اکثرا خودشان بی شعورند . زیرا اکثرا میدانند که بی شعوری بیماری است ولی از روی خود خواهی میگویند که بیشعوری بیماری نیست و بیشعور همان نفهم است . بگردید و یک روانپزشک باشعور پیدا کنید و بگویید که میخواهید خودخواهی خود را درمان کنید . اگر خودخواهی درمان شود بی شعوری هم درمان میشود

امید که بی شعوری هم همانند اعتیاد از این سرزمین ریشه کن شود.

دانلود کتاب  بیشعوری اثر خاویر کرمت قابل اجرا در موبایل حتما دانلود و بخونید

مقاله طنز مدیر طنز تلخ 3/1/94