پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام

پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام


بچه ای نزد شیوانا رفت و گفت مادرم قصد دارد خواهر کوچکم را قربانی کند. شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دختر خردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد و کاهن معبد نیز با غرور و خونسردی نشسته و شاهد ماجرا بود.
شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند؟
زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه بدهد.
شیوانا لبخندی زد و گفت : اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او دختر نازنینت را میکشی. بت اعظم که احمق نیست.
زن لحظه ای مکث کرد. دست و پای دخترش را باز کرد و او را در آغوش گرفت و سپس چاقو به دست دنبال کاهن گشت اما هیچ اثری از کاهن نبود!
از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را ندید!
جمله روز : هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم کسانی که به آنها اعتماد داشتیم عمری فریبمان داده اند...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد