خلبان توسط میکروفون به مسافرین خوشامد میگفت.ناگهان فریاد زد یا ابوالفضل!
سکوت مرگباری هواپیما را فرا گرفت. بعد از چند لحظه خلبان گفت :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مسافرین عزیز پوزش میطلبم مهماندار قهوه داغ را روی شلوارم ریخت،شلوارم کثیف شد!یارو از ته هواپیما داد زد:ای به قبر پدرت ! بیا ببین چه بلایی سر شلوارهای ما اومد!
سعدی همچی میگه گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
اگه کسی فارسی بلد نباشه فکر میکنه بلبل یه جونوریه مثل ببر بنگال
فروغ فرخزاد
دردی که انسان را به سکوت وا میدارد
بسیار سنگین تر از دردیست که
انسان را به فریاد وا میدارد...!
و انسانها فقط
به فریاد هم میرسند،نه به سکوت هم!
ذهن احمق مانند مردمک چشم میماند هر چقدر که نور بیشتری به آن بتابد تنگ تر میشود...
الیور وندل هولمز، جونیور
ایشان به مدت سی سال (۱۹۰۲-۱۹۳۲) قاضی دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا بوده است.
عصر امروز اگر شاپرکی
روی انگشت ظریف تو نشست
تو نترس
من نشانی تو را دادم و گفتم
که تو آرام تر از برگ شقایق هستی ...