پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام

پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام

ترک تحصیل

توی اول دبیرستان دوست احمقم ترک تحصیل کرد

ولی ما به سلامتی دانشجو شدیم…

خدارو شکر الان ایشان ماشین هیوندا جنسیس داره

بنده هم یک دسنگاه ماشین حساب دارم...

تفاوت دیپلم و لیسانس


جوونی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید استخدام دارید?
یارو گفت مدرک چی داری گفت دیپلم
یاروگفت یه کاری برات دارم حقوقشم خوبه پسره قبول کرد
یارو گفت : ما اینجا میمون نداریم میتونی بری تو پوست میمون تو قفس تا
میمون برامون بیاد,
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود . پسره توی قفس پشتک وارو
میزد از میله ها بالا پائین میرفت . جو گیر شد زیادی از رفت بالا از اون
طرف افتاد تو قفس شیره داد زد کمک شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهانش
گفت آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم

بدون vpn

بدون VPN در فیس بوک کامنت بذارید و پیام ارسال کنید کاملا تست شده!!!!

با سلام ..دوستان امروز وزیر ارتباطات فرمودند که دیگه کم کم اینترنت
میخاد ملی بشه با این وضع شاید ایمیلهای شما به خارج از کشور هم ارسال
نشه ..و مطمئناً بدون اینترنت هم نمیشه وارد فیس بوک شد ..فیس بوک هم که
بزرگترین جامعه مجازی دنیا هست و لابد خیلیها هم الان افسردگی گرفتن که
نمیتونن فیس بوک رو ببینن ..

اما راه حلی که یکی از بچه ها ارائه کرد و کاملا هم جواب میده رو براتون شرح میدم :

1- شما به هرکسی هر پیام  
ادامه مطلب ...

سنگر

حجاب سنگر زن است"
.
.
اون شخصی که این جمله رو گفته مردا رو تانک فرض کرده احیانا؟؟!!

خارج

امروز صبح رادیو میگفت : دوستانِ همراه ، اینجا ایرانه و همه اینجا شادند... !!!

نتیجه گرفتم : الان من خارجم....

ماهی

ماهیگیری ماهی را صیدکردبه خانه اورد تاآن را بپزد

اما متوجه شدگازنیست,آردنیست,روغن نمک وفلفل هم نیست.

برگشت وماهی را به دریا انداخت .

ماهی سرش راازآب بیرون اورد و داد زد"""زنده بااااااد دولت ایران"

اطلاعات

الان از یک سوئدی بپرسی تورم یعنی چی؟ مثل بـُـز نگات میکنه... سطح اطلاعاتتون رو دست کم نگیرید!...؟

غم

به خودم میگویم : آن یوسفی هم که به کنعان برگشت. استثنا بود
تو غمت را بخور!!!

بدهکاری

در شهری توریستی در گوشه ای از دنیا درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند و پولی در بساط هیچکس نیست...
ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود.
او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود،
 اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل میگذاردو برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.
صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد.
قصاب اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و با عجله سراغ دامداری
می رود و بدهی خود را به او می پردازد.
دامدار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام که از او برای گوسفندانش یونجه و جو خریدکرده میدهد.
یونجه فروش برای پرداخت بدهی خود اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به شهرداری میرود و بابت ساخت و سازی که انجام داده به شهرداری شهر که به او بدهکار بود میبرد و مالیاتش را به شهرداری میپردازد...
حسابدار شهرداری اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا شهرداری به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگامیکه چند کارمند و بازرس از پایتخت به شهرداری این شهر آمده بودند یکشب در این هتل اقامت کرده بودند
حالا دوباره هتل دار اسکناس را روی پیشخوان خود دارد.....
در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمیگردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمیدارد
و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.
در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است.
ولی بهر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته اند و با
یک انتظار خوشبینانه ای به آینده نگاه می کنند.....

می گویند دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجودیتش، به این نحو معامله می کند!

مدیریت یعنی این....
مدیران ما با وجود ملیاردها دلار از درآمد این مملکت نمیتوانند قیمت نان یا مرغ را کنترل کنند....یا اختلاس و از مملکت میگریزند...

افسوس و مایوس

به جای اینکه به گذشته نگاه کنید و افسوس بخورید ...... به آینده نگاه کنید و مایوس شوید ... جمله سنگین بود تقاضای ویدیو چک میدیم

هدایت

یکی عزراییل رو

.
.
.
.
.
.
از قسمت زنانه هدایت کنه به قسمت مردانه

جمله سنگین بود

بادوم تلخ

وقتی یه بادوم تلخ میخوری سری بعدش چنتا بادوم شیرین میخوری تا تلخیش از بین بره... تو دیگه لذتی از بادوم های شیرین نمیبری فقط میخوای اون تلخی رو فراموش کنی... وقتی هم که اون تلخی تموم شد دیگه میترسی بادوم بخوری که نکنه دوباره تلخ باشه...

باسن

عضاى بدن تصمیم میگیرن براى خودشون رئیس جمهور تعیین کنن.
 مغروقلب رو کاندید میکنن.
باسن میگه منم نامزد میشم!
رأى گیرى شروع میشه و قلب با اکثریت آرا رئیس جمهور میشه.
ًبه باسن بر میخوره ومیگه:
 من باید رئیس جمهور بشم وأعضاء قبول نمیکنن....
باسن هم میگه:حالا که اینطور شد منم دیگه کار نمیکنم وتخلیه نمیکنم...
دیگران هم بهش میگن: خوب نکن!
روز اول همه تحمل میکنن و روز دوم هم همینطور،روز سوم میبینن نمیشه به همه جا داره فشار میاد! کلیه، کبد،قلب،مغز....همه دارن از کار میافتن!میرن پیش باسن ،میگن:تخلیه کن!
میگه:نمیکنم!
میگن:بابا تخلیه کن همه داریم از کار میافتیم؟!
باسن میگه:به شرطى که رئیس جمهور بشم!!
همه میگن:باشه!تو رئیس جمهور!!
باسن میگه:خوب حالا من باید چیکار کنم؟
أعضا میگن:هیچی!تو فقط ب ری ن!!!



عجب داستان آشناییست برای ما ایرانیها!

ﺑﺎﺭﺍﻟﻬــــــــــــﺎ ﺑﺪﺕ ﻧﯿﺎﺩ

ﺑﺎﺭﺍﻟﻬــــــــــــﺎ ﺑﺪﺕ ﻧﯿﺎﺩﺍﺍﺍﺍ !!!!!!! ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺩﯾﮕﻪ

ﺷﻤﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯼ...  ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺭﻭ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ ﺗﻮﯼ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ , ﺳﻮﺍﺣﻞ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺑﻪ ﻏﺎﯾﺖ ﻣﺮﻓــــــــــــــــــــﻪ ﻗﺪ 2 ﻣﺘﺮ، ﭼﺸﺎ ﺁﺑﯽ؛ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺮﻧﺰﻩ؛ ﻫﯿﮑﻞ ﺭﺩﯾﻒ ... ﺗﻔﺮﯾﺤﺶ عالی ؛ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻭ ﮔﯿﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﯾوﻟﻮﻧﻢ ﻣﯿﺰﻧﻪ ؛ 5 ﺗﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﮐﻼً زندگیش هیجانه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﺍﺿﺎﻓﯽ , ﯾﻪ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺳﺎﺧﺘﯽ, ﺭﯾﺨﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﺸﻮﺭﯼ, ﻭﺳﻂ ﺧﺎﻭﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ ... ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺘﺸﻮﻧﻪ... ﺍﻭﻥ ﻭﺿﻊ ﺗﻔﺮﯾﺤﺸﻮﻧﻪ ... ﻭﺳﻂ ﯾﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ ... حالام گیر افتادن بین تروریستای طالبان و زامبی های داعش ... ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ هم یا به وسیله پراید١٣١ یا آنتونف ۱۴۰ یا اتوبوسای اسکانیا یا شیر پالم دار یا سبزیجات مسموم می میرن. ﺧﺐ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑوﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻧﺴﺎﺯ ﻗﺮﺑﻮﻭﻧﺖ ﺑﺮﻡ، ﻧﺴﺎﺯ.

راز موفقیت

راز موفقیت چیست؟ "تصمیم گیری درست".
تصمیم گیری درست از چه ناشی میشود؟ "از تجربه"
تجربه از چه بدست می آید؟ "از تصمیم گیری های غلط !!

تهاجم فرهنگی

یکی از نمونه های بارز تهاجم فرهنگی اینه که:سالهاست در تولید گوجه فرنگی خود کفا شدیم اما هنوز اسمش به گوجه ملی تغییر نیافته!
 

سومالی

خدایا فقرای کشورم را به سومالی منتقل کن تا از کمک های ما برخوردار شوند!

حاج همت

امیر عقیلی سرتیپ دوم ستاد لشگر سی پیاده گردان
گرگان یک روز به حاج همت گفت :
"من از شما بدجور دلخورم !!"
حاج همت گفت: "بفرمایید چه دلخوری دارید ؟ "
گفت :
"حاجی شما هروقت از کنار پاسگاههای ارتش رد میشوید یک دست تکان میدهید وبا سرعت رد میشوید ولی وقتی از کنار بسیجی های خودتان رد میشوید هنوز یک کیلومتر مانده چراغ میزنی ,بوق میزنی,ارام ارام سرعتت را کم میکنی 20متر مانده به دژبانی بسبجیها پیاده میشوی لبخند میزنی دوباره دست تکان میدهی بعد سوار میشوی واز کنار دژبانی رد میشوی !!!!
همه ما از این تبعیض مابین ارتشیها وبسیجیها دلخوریم .. "
حاج همت با لبخند گفت: "اصل ماجرا این است که دژبانهای ارتشی چند ماه اموزش تخصصی دیده اند اگرماشینی ازدژبانی رد بشود وبه او مشکوک شونداز دور بهش علامت میدن بعدتیرهوایی میزننداخر کار اگر خواست بدون توجه ازدژبانی رد شود به لاستیک ماشین تیر میزنند
ولی این بسیجیها که تو میگی اگر مشکوک شوند اول رگبار میبندند تازه بعد یادشان میافتد باید ایست بدهند یک خشاب را خالی میکنند بابای صاحب بچه را در میاورند بعدچندتا تیرهوایی شلیک میکنند واخر که فاتحه طرف خوانده شد داد میزنند ایست!!!! "
این را که حاجی گفت ، بمب خنده بود که توی قرارگاه منفجر شد .. !
شهید حاج محمد ابراهیم همت

مسافر بلخ

مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می‌برند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد می‌زند و خدا و پیغمبر را به شهادت می‌گیرد که والله، بالله من زنده‌ام! چطور می‌خواهید مرا به خاک بسپارید؟
اما چند ملا که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال و احوال او رو به مردم کرده ومی‌گویند: پدرسوخته ی ملعون دروغ می‌‌گوید. مُرده.
مسافر حیرت زده حکایت را پرسید. گفتند: این مرد فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پیش که به سفر رفته بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند که ُمرده و قاضی نیز به مرگ او گواهی داد. پس یکی از مقدسین شهر زنش را گرفت و یکی دیگر اموالش را تصاحب کرد. حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حیات می کند. حال آنکه ادعای مردی فاسق در برابر گواهی چهار عادل خداشناس مسموع و مقبول نمی‌افتد. این است که به حکم قاضی به قبرستانش می‌بریم، زیرا که دفن میّت واجب است و معطل نهادن جنازه شرعا جایزنیست.

با دین یا بدون دین،

با دین یا بدون دین،
انسانهای خوب،کارهای خوب میکنند و انسانهای بد، کارهای بد...
اما برای اینکه انسان با ظاهر خوب بتواند کار های بد بکند قطعا به دین نیاز دارد...!!!!!!

جهان سوم

ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﻥ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ فقط ﺑﻪ ﺣﺠﺎﺏ و ماهواره ﺣﺴﺎﺳﻪ،
ﺑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻣﺴﻮﻭﻟﯿﻦ ﻭ ﺩﺯﺩﯾﻬﺎ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﺳﻬﺎ اصلا هیچ حسی نداره!!!

مکتب ایرانی بالاترین آمار صدقه جهت دفع بلا در دنیا رو داره ،
ولی نمیدونم چرا هم فقر غوغا میکنه،هم آمار تصادفات وتلفات جاده ای ایران ده برابر میانگین جهانیه!!!!

وقتی دنیا به فکر تسخیر فضــــــــــــا بود،
ما به این می اندیشیدیم که انگشتر عقیق در کدام انگشت، ثواب بیشتری دارد...

ًاین جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین می کند....!!!
آدمها هستند که آن را می سازند!

جهان سوم جا نیست، شخص است.
جهان سوم منم، جهان سوم تویی، جهان سوم طرز تفکر ماست،
نه آن مرزهایی که داخلش زندگی می کنیم !

جهان سوم جاییست که درآمد یک دعا نویس از یک برنامه نویس بیشتر است.

جهان سوم جاییست که مردمش جهان سومی فکر میکنند!

جهان سوم جایی است که بسیاری ازمردمانش با یک "استخاره" هدف تعیین میکنند !
و با یک " عطسه " از هدف خود دست میکشند!

ای خدا

ای خدا این بار تنها گوش کن! صحبت نکن!
پیش من اینقدر دیگر صحبت از « قسمت» نکن!

هرچه میخواهی بکن با من! ولی روراست باش!
این قدر در آستینم چوب ِ با حکمت نکن !

لعنتت بر هر که نازل شد به آقایی رسید!!!!!
لطفا از این پس کسی غیر از مرا لعنت نکن!

رزق هر کس گرچه معلوم است در درگاه تو
سهم من را بی اجازه با کسی قسمت نکن!

یا برای خوردن سیبی بهشتت را نبند !
یا که دیگر ادعای فضل یا رحمت نکن !

یا بهشتت را برایم قبل مرگ آماده کن!
یا تو هم در مجلس ترحیم من شرکت نکن!

تو توقع داری از من خوب باشم دائماٌ ؟!
سعی خود را می کنم! حتماً ! ولی عادت نکن!

عشق یعنی چه؟؟

دختری کنجکاو میپرسید:

ایها الناس عشق یعنی چه؟

دختری گفت: اولش رویا

آخرش بازی است و بازیچه

  
ادامه مطلب ...

دزد و حاکم

روزی بهلول را گفتند:

شخصی که دزدی کرده بود را گرفته اند، به نظرت باید چکارش کنند؟

بهلول گفت: باید دست حاکم آن شهر را قطع کرد...

همه با تعجب پرسیدند: چرا؟؟
مگر حاکم دزدی کرده که دستش را قطع کنند؟

بهلول در جواب گفت: گناه کار اصلی حاکم شهر است

که مردمش باید برای امرار معاش دزدی کنند

حیف شد

میگم حیف شد با اینکه امریکای شمالی و جنوبی داریم
.
.
.
امریکای رضوی نداریم!

چند قانون

قانون اعتقادات
به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمه‌هوشیار ذهن تأثیر می‌گذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در می‌آید. هر امر باید ابتدا در غالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.
قانون انتظارات
هر آنچه که انتظارش را می‌کشید به سرتان می‌آید. مثلاً اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را می‌کشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیده‌اید.
قانون جاذبه
منفی‌ها، منفی‌‌ها را جذب می‌کنند و مثبت ها، مثبت‌‌ها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب می‌کنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبت‌اندیش را.
قانون جانشینی
ذهن نیمه‌هوشیار در یک لحظه می‌تواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که می‌خواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.
قانون کارما
آدمی تنها آنچه را که می‌دهد باز می‌ستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگ هاست. پندار و کردار

لنگ حموم

این پست و مقام و جاه و دنیا

 چون لنگ حموم بوده باشد

 

امروز به پای توست بسته

 فردا ز کمر گشوده باشد

 

چون بی خبر از تو می ربایند

 حیثیت تو زدوده باشد

 

عاقل بود آن که کسی که زیرش

یک شورت به پا نموده باشد

کله پزی

عجیب است!
در کله پزی ها هم زبان از مغز گرانتر است!
درست مثل جامعه که چرب زبانها از عاقلان ارزشمندترند

ایران

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
بیا تا همه تن به کشتن دهیم
مبادا که کشور به دشمن دهیم
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود

به تو چه

من اگر باده خو...رم باده پرستم به تو چه
گر که با ماهرخی تنگ نشستم به تو چه
خود خدا گفته در توبه همیشه باز است
تو خدایی مگر 
ادامه مطلب ...

اشغال

در سوئد انجمنی هست بنام «دست کم روزی یک آشغال از روی زمین بردار».

دبیر افتخاری انجمن پادشاه سوئد است. وی روزی در تلویزیون با یکی از مسئولان انجمن گفت‌وگو داشت. خبرنگار پرسید "شما فکر می‌کنید اگر روزی یک آشغال از روی زمین بردارید، سوئد تبدیل به بهشت می‌شود؟"

شاه گفت "نه. ما، اعضای انجمن، انسانهای متوهمی نیستیم. اما به این اعتقاد راسخ داریم که اگر کسی روزی یک آشغال ازروی زمین بردارد، خودش هرگز آشغال روی زمین نمی‌ اندازد. ما آموزش می‌دهیم آنهم نه در تئوری که با عمل..."


ما نیز بیائیم به زمینی که روی آن زندگی می کنیم و به آینده‌ی کودکان‌مان خدمت کنیم.

1_ هر روز حداقل یک آشغال از زمین برمیداریم

2- هرگز آشغالی بر زمین نمیریزیم.



طول عمر زباله ها پیش از تجزیه شدن در خاک

کاغذ :٣ ماه
پوست میوه : ٦ ماه
روزنامه : ١ سال
فیلتر سیگار : ٢ سال
آدامس : ٥ سال
قوطی نوشابه : ١٠ تا ١٠٠ سال
پلاستیک : ١٠٠ تا ١٠٠٠ سال
پلیستیرن، کارت تلفن : ١٠٠٠ سال
شیشه : ٤٠٠٠ سال
لطفا روز سیزده بدر آشغال نریزیم. فقط همین .... ما میتوانیم......!...؟؟

گاهى خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،

زیباترین متن سال به انتخاب اساتید دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ؛
؛
؛
گاهى خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،
انتهای بعضی فکرهایت " نقطه" بگذار که بدانی باید همانجا تمامشان کنی.
بین بعضی حرفهایت "کاما" بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی .
پس از بعضی رفتارهایت هم "علامت تعجب" و آخر برخی عادت هایت نیز علامت "سوال" بگذار .
تا فرصت ویرایش هست... خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن...
حتی بعضی از عقایدت را حذف کن ... اما بعضی را پر رنگ.

در رحمت

ﺧـــــﺪﺍیا
از امسال....
ﺍﮔــــﻪ ﺻـﻼﺡ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ؛ ﺍﯾـــــﻦ ﺩﺭ ﺣﮑﻤـــﺘﺖ ﺭﻭ ﯾﮑَــــﻢ ﺑﺒﻨــــﺪ...

اﻭﻥ ﺩﺭ ﺭﺣﻤـﺘﺘﻮ ﺑــﺎﺯ ﮐــــﻦ!
آمین

کتاب

اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار!
چون در ایران کسی کتاب نمیخواند

خنده

ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﭘﺲ ﺍﯾﻦ  ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ ، ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ،ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﯿﺎﯾﺪ ..ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ
 

پتو

زندگی‌ مانند یک پتوی کوتاه است.
آن را بالا می‌کشید، انگشت شستتان بیرون می زَنَد؛
آن را پایین می‌کشید شانه‌هایتان از سرما می لَرزَد...
آدم های وسواسی؛
مدام در حال تست اندازه پتو هستند و زندگی را نمی فهمند!
ولی‌ آدم‌های شاد؛
زانوهای خود را کمی‌ خم میکنند و شب راحتی‌ را سپری می کنند.

دست به دهن

با اونایی که ” دستشون به دهنشون نمیرسه ” درست حرف بزن!!
ممکنه دستشون به دهن تو برسه !!

فکرت را مراقب باش

بیچاره چوب کبریت کوچک آتش از سرش شروع شده ولی بر جانش افتاد
فکرت را مراقب باش

مراحل روشنفکری

مراحل روشنفکری در اروپا:

1-تحصیلات عالیه
2-مدارک معتبر
3-مطالعات گسترده
4-اطلاعات عمومی بسیار بالا
5-جامعه شناسی
6-نوشتن کتاب
7-نوشتن مقاله
8-نظریه های تایید شده
9-سفر به نقاط مختلف دنیا
10-شخصیت و انسانیت بالا
11- احترام به تمامی مذاهب و عقاید
و..
.
.
مراحل روشنفکری در ایران:
.
1- کشیدن سیگار و خوردن قهوه
2-مخالفت با دین و مذهب
3-خواندن جملاتی چند از نیچه و..
4-طلاق گرفتن
5- موزیک خارجی گوش کردن
6-سفرهای مکرر به تایلند
7-نگهداری از سگ یا گربه و آن را به اندازه فرزنده نداشته عزیز شمردن

پست ترین ادمها

پست ترین ادمها کسانی هستند که

✘ به دست گذاشتن✘

رو نقطه ضعف دیگران

بگن شــــــــوخی . . .

شبیه

سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن که شبیه باباهاشون بشن نه مثل جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن

قلیون و اخبار

الان تو اخبار شنیدم که دود قلیون حاوی ۸۴۰۰ سم خطرناک برای بدنه... خیلی ترسیدم...بیاین به هم قول بدیم هیچ وقت دیگه اخبار گوش ندیم

مرسدس بنز

ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺩﺭِ ﻣﺮﺳﺪﺱ ﺑﻨﺰﻣﻮ ﺑﺎﺯ
ﮐﻨﻢ . . . ..
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﻣﯿﻔﺘﻢ ﭘﺎﯾﯿﻦ !!! ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﺍﯾﺠﻮﺭﯾﻪ؟

اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد

اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد
ﻗﻄﻌﺎً می میرد
ﭼﻪ در درﯾﺎ
ﭼﻪ در رؤﯾﺎ
چه در دروغ
ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ
چه در خوشی
چه در قدرت
چه در جهل
چه در انکار
 انسان بودن، خود به تنهایی یک دین خاص است.

ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺷﯿﺸﺘﺎ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﮔﺮﻓﺘﯿﻦ


: ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟ ﭘﺪﺭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ۱ ﻣﺜﺎﻝ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺰﻧﻢ ؛ﻣﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺴﺘﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﻣﻦ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﻢ . ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ. ﮐﻠﻔﺘﻤﻮﻥ ﻣﻠﺖ ﻓﻘﯿﺮ ﻭ ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ. ﺗﻮ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ . ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﯿﮑﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﺶ ﻫﺴﺖ ﻧﺴﻞ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ... ﭘﺴﺮﮎ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﯿﮑﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﭘﺮﻩ ﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺯﯾﺮﺵ ﺭﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻮﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ . ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﺎ ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ !!!!! ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ ؛ ﭘﺴﺮﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﭼﯿﻪ ؟ ﭘﺴﺮ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻠﻪ ﭘﺪﺭ؛ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﻣﻠﺖ ﻓﻘﯿﺮ ﻭ ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻧﺴﻞ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﻛﺜﺎﻓﺖ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ..

نکاتی مهم برای پذیرائی از مهمان نوروزی

نکاتی مهم برای پذیرائی از مهمان نوروزی:
*حتی الامکان از باز نمودن درب خانه روی مهمانان خودداری نمایید.
*در آجیل از پسته فندق دربسته و بادام باپوست استفاده نمایید.
*یک نفر را مسوؤل سرگرم نمودن بچه هاکنید. مثلا قایم موشک بازی.
*از میوه های خیلی بزرگ مانند پرتقال و سیب و خیار سالادی استفاده کنید و از گذاشتن کارد میوه خوری جدا خود داری نمایید .
*ابتدا با یک نوع شکلات چسبنده از مهمانان پذیرایی کنید به طوریکه دندانهای آنها به هم چفت شود تا نه تنها خوردن بلکه تکلم را هم از آنها بگیرد.
*مرتبا نگاه ساعت کنید به طوریکه تصور نمایند جایی دعوت دارید.
اگر خدای ناکرده باتمام تدابیر امنیتی و اقتصادی بازهم مشغول خوردن شدند به آنها زل بزنید تا خجالت بکشند توی دهنشان نگاه کنید و زل بزنید.
موفق باشید....
ستاد اقتصاد مقاومتی.