پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام

پست های تلگرام

مطالب و طنز های زیبا برای تلگرام و معرفی گروههای تلگرام و پست برای تلگرام

کیست

شبکه اجتماعی باهم - و این روزها....
همه ادعا دارند طعم خیانت را چشیده اند...
همه ادعا دارند که بدی را به چشم دیده اند...
همه ادعا دارند که تنهایی را کشیده اند...
پس کیست که این دنیا را به گند کشیده است...

لذّت ببر

ای که هستی از گرانی ها دَمَر از جهان لذّت ببر !

گرگران شد گوشت یا قند و شکر از جهان لذّت ببر !

 

باش گاهی با «پری» یا با «زری» ای که داری داوری !

عمر ِخود را میدهی تا کی هدَر؟ از جهان لذّت ببر !

 

این سفارش هست از پیری زِبِل سالخوردی زنده دل

تا نداری ای جوان درد کمر! از جهان لذّت ببر !

 

کن تماشا سبزه زار ِمفت را یونجه ی هنگفت را !

در چمن غلتی بزن مانند خر! از جهان لذّت ببر !

 

پول می گیرند از باد هوا ! بعد از این در روستا !

پس تنفّس کن عزیزم بیشتر ! از جهان لذّت ببر !

 

پوستت گر کنده شد شاکی مشو ! سوی دبّاغی برو!

ای که هستی رفتگر یا برزگر! از جهان لذّ ت ببر !

 

ما که اهل عشق و حال و گردشیم ! دست خالی هم خوشیم !

ای کسی که ماند ه ای در لای در! از جهان لذّت ببر !

 

گفت روزی با پدر «اصغر خطر»: ای همیشه کله خر!

ترک اخلاقِ سگی کن چون پسر! از جهان لذّت ببر » !

 

در خیابان گر تو دیدی «پورشه » می رود چون فشفشه!

کیف کن از دید نش ای رهگذر ! از جهان لذّت ببر !

 
تو شبیه طعمه ای 
ادامه مطلب ...

داستان طنز خیلی باحال


سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین 
ادامه مطلب ...

ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ

ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪﯼ ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ، ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﭼﻬﺎﺭﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ که:



ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪﯼ ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ، ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﭼﻬﺎﺭﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

 ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ 4 ﻓﺼﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ .

 ﺣﺮﻑ " ﻝ " 3 ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺎﻩﻫﺎﯼ ﻫﺮ ﻓﺼﻞ ﺍﺳﺖ.

ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻠﻀﺮﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ 3*4=12 ﺗﻌﺪﺍﺩ 12 ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﺪﺳﺖﻣﯽﺁﯾﺪ،

ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻭﻑ "ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞﺗﻮﺗﻮﻟﻪ " 12 ﺣﺮﻑ ﺍﺳﺖ .

ﻧﺘﯿﺠﻪ : ﺁﯾﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺭﺍ گروهی ﻧﯿﺴﺖ ؟

ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯽ گروه طنز تلخ صادق بوده است؟

 ﺍﮔﻪ به گروه ما ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﯾﺪ، ﯾﻪ ﺗﻮﭖ ﺩﺍﺭﻡ ﻗﻠﻘﻠﯿﻪ ﺭﻭ ﺗﻔﺴﯿﺮﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ؟

معنی جدید بعضی از واژها

 سطل آشغال :
وسیله‌ ای ا‌ست موجود در خیابان‌ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !

مدرک تحصیلی :
کاغذی مستطیل  
ادامه مطلب ...

دزد

اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،

اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،

اینایی که عشقشون لباس مشکیه،

اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،

اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،

اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،

اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،

این لامصبا دزدن

چطور می توانست بگوید

دکتر به زن گفت :

شما به کلیه نیاز دارید!

و در حال حاضر تنها گروه خونی موافق،

گروه خونی همسرتان است.




مرد بعد از این که شنید گفت :

من این کار را انجام نمی دهم!!!




اما بابا!!!

ما پولی برای خریدن کلیه نداریم...

یعنی نمی خوای یکی از کلیه هاتو به مامان بدی؟




مرد چطور می توانست بگوید

که یکی از کلیه هایش را چند سال پیش فروخته است ...

دستها

یک توپ بسکتبال تو دست من تقریباً 19 دلار می ارزه .یک توپ بسکتبال تو دست مایکل جوردن تقریباً 33 میلیون دلار می ارزه.بستگی داره تو دست کی باشه .

یک توپ بیس بال تو  
ادامه مطلب ...

چشم پوشی

یکی از اساتید دانشگاه خاطره جالبی را که مربوط به سالها پیش بود نقل میکرد:


"چندین  
ادامه مطلب ...

سوامی شیواناندا

40 توصیه معنوی از دیگاه عارف بزرگ هندی سوامی شیواناندا

1-شخص بی آرزو ,غنی ترین فرد جهان است .

2-سعی 
ادامه مطلب ...

ایرانیان

آیا می دانید:اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند
آیا می دانید: 
ادامه مطلب ...

سفر ژاپن

در سفر ژاپن حادثه ای برایم رخ داد

که برایم معلوم شد به معنی حقیقی فضیلت و انسانیت زبان و مکان و نژاد ومذهب و رنگ نمیشناسد. زیرا در پایان سفرآمریکا و هنگ کنگ وارد ژاپن شدم, موقع بازیهای المپیک بود که در ژاپن برگزار میشد برای غذا به رستوران بسیار بزرگ و شلوغی رفتم و بعد چندین ساعت
 
ادامه مطلب ...

تو را دوست دارم

تو را همچون قناری دوست دارم !

شبیه «صدهزاری» دوست دارم !

شبیه پول ِچای و پول ِرشوه !
 
ادامه مطلب ...

من، تو، او

من، تو، او
*من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم*
*تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی*
*او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا*
*من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم*
*تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود*
*او هر روز بعد از مدزسه کنار خیابان آدامس میفروخت*
*معلم گفته بود انشا بنویسید* 
ادامه مطلب ...

دروغ

برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند .

 حال ما ایرانیها چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار . بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم

 بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که 
ادامه مطلب ...

بهترین دین

مکالمه‌اى بین لئوناردو باف و دالایى‌لاما
لئوناردو باف یک پژوشگر دینى معروف در برزیل است. متن زیر، نوشته اوست
در میزگردى که درباره «دین و آزادى» برپا شده بود و دالایى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسیدم: عالى جناب، بهترین دین کدام است؟
...خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودایى» یا «ادیان شرقى که خیلى قدیمى‌تر از مسیحیت هستند.»
دالایى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خیره شد ... و آنگاه گفت:
«بهترین دین، آن است که از شما آدم بهترى بسازد.»
من که از چنین پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسیدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چیست؟
او پاسخ داد:
«هر چیز که شما را دل‌رحم‌تر، فهمیده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئولیت‌تر و اخلاقى‌تر سازد. دینى که این کار را براى شما بکند، بهترین دین است»
من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او اندیشیدم. به نظر من پیامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنین است:
دوست من! این که تو به چه دینى اعتقاد دارى و یا این که اصلاً به هیچ دینى اعتقاد ندارى، براى من اهمیت ندارد. آنچه براى من اهمیت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است.
به یاد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.
«هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد.»

شیر

چرا به لوله ای که آب از آن خارج می شود می گوییم "شیر" در سال های دور ایران؛ تنها دوشهر بیرجند و تبریز آب لوله کشی داشتند که آن صنعت را از روسیه به امانت برده بودند و در کلان شهری مثل تهران مردم از آب چاه که تمیز و سالم نبوداستفاده می کردند.در شهر تهران تنها سه قنات وجود داشت که آن هم متعلق به سه سرمایه دار تهرانی بود. یکی از این قنات ها که به سرچشمه معروف بود(و هست) متعلق به سرمایه داری بود که بچه دار نمیشد. او نذر کرد اگر بچه دار شود؛ برای تهرانیان آب لوله کشی فراهم کند. پس از مدتی بچه دار شد و برای ادای نذرش به اتریش رفت تا مهندسانی را از آنجا برای لوله کشی آب بیاورد. در هر کشوری حیوانی که برای آنها مقدس است را بر سر خروجی آب می گذاشتند. مثلا در فرانسه سر خروس استفاده می کنند. او دید در اتریش،هر جا خروجی آب است؛ سردیسی از شیر هست. پس بر سرچشمه آب که برای مردم فراهم کرد، سر شیری گذاشت.و مردم هروقت برای برداشتن آب به آنجا می رفتند و می گفتند: رفتیم از سر شیر آب آوردیم!

از پشت کوه

آری از پشت کوه آمده ام ,و میخواهم به همانجا برگردم با افتخار...

چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند: از پشت کوه آمده!

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ

صداقت

ترجیح میدهم سیگاری را بکشم که صادقانه رویش نوشته سرطان زا است تا اینکه آبمیوه ای را که رویش نوشته صد در صد طبیعی

این دیوانگیست ...

این دیوانگیست ...

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه

خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم...

این دیوانگیست ...

که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه
 
ادامه مطلب ...

دو راهی

جان بلانکارد از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد. و به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ. از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود، اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد، که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد. دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول جان توانست نام صاحب کتاب را بیابد: دوشیزه هالیس می نل با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.  
ادامه مطلب ...

شبیه پادشاه

پادشاه راگفتند شخصی در روستا شباهت زیادی به شما دارد...
دستور داد که او را حاضر کنند...
او را اوردند...
شاه با تمسخراز اوپرسید:
با این شباهت زیاد آیا مادرت درکاخ پدرم کنیزبوده؟

گفت خیر،اما پدرم باغبان کاخ مادرتان بوده !!!!

"عبیدزاکانی"

ای کاش نوشته این کتیبه هنوز هم برای مردم ایران مفهوم داشته باشه!

 اسکندر مقدونی کسی که با حمله خود به ایران تخت جمشید را به آتش زد و با جنایاتی که کرد وقتی برای... خراب کردن مقبره کوروش رفت با کتیبه ای مواجه شد که با خواندن آن به گریه افتاد و از خراب کردن مقبره کوروش منصرف شد متن این کتیبه بدین شرح است:
ای آنکه بر خاک من می گذری، بدان و آگاه باش که پای بر خاک کسی نهاده‌ای که در تمام زندگی نگاهبان نیکی بوده و جز به اندیشه و گفتار و کردار نیک با کسی رفتار نکرده است.
بدان شهریاری من موجب آزار هیچ انسان بیگناهی نشده.
بدان که سرزمین پارس بسیار گسترده بوده و در تمام این گستره هیچکس توان زورگویی بر ناتوانی را نداشته.
بدان که ارتش من، ارتش رهایی‌بخش همه انسانهای ستمدیده بوده و من بدون چشم داشت به تاج و تخت و دارایی آنها همواره یار و پشتیبانشان بودم.
پس به پاس نیکوییهای من این یک وجب خاک را بر من ببخش.

اقتصاد گاوی :

اقتصاد گاوی :


دو تا گاو ماده دارین ... یکیش رو میفروشین و یه گاو نر میخرین ... به تعداد گاوهای گله ی شما افزوده میشه و اقتصاد رشد میکنه ... پول براتون همینطور سرازیر میشه و میتونین به بازنشستگی و استراحت بپردازین ...

اقتصاد هندی :


دو تا گاو ماده دارین ... اونها رو میپرستین و عبادت میکنین !
 
ادامه مطلب ...

شیوه تعقل منسوب به بودا

می گویند بودا هر گاه با بی احترامی یا بد رفتاری کسی مواجه می شده...از او تشکر می کرده است!
وقتی علت را می پرسیدند.. بودا می گفته است: زندگی آینه ای است که ما خود را در آن می بینیم. نوع رفتار دیگران با ما نشانه وجود منشاء آن نوع رفتار در خود ماست که بعنوان همسان جذب شده است. و بدینگونه می توان عیوب خود را یافت.
اگر مخالفان خود را به‌ پای چوبه‌ی اعدام می کشانی ! بدان‌ صاحب عقلی هستی بسان طناب .
و اگر مخالفان خود را به‌ زندان می فرستی! بدان صاحب عقلی هستی بسان قفس .
و اگر با مخالفان خود به‌ جنگ درمی افتی! بدان صاحب عقلی هستی بسان چاقو .
و اما اگر با مخالفان خود به‌ بحث و گفتگو می پردازی و آنها را متقاعد می سازی
و به‌ سخنان حق آنها قناعت می کنی! بدان صاحب عقلی هستی‌ بسان عقل !!

قلیانها


دکترها برای آدم‌ها رژیم لاغری می‌نویسند
آدم‌های لاغر
قلیان چاق می‌کنند و می‌کشند
قلیان‌های چاق
آدم‌های لاغر را می‌کـُـشند.
دود، همه جا را گرفته است
آن قدر که همین دیروز
غزلی با وزن ِ
«قـُـل قـُـلاتن قـُـل قـُـلاتن قـُـل قـُـلات»
برنده‌ی جشنواره‌ی شعر جوان شد
و حُضار ِ در سالن به جای کف زدن
سرفه کردند!
تا این جشنواره‌ها
وزن‌ها را خریده‌اند،
تا این رژیم
دکترها را خریده است،
و تا این دکترها
دکترایشان را خریده‌اند،
بهترین راه تمام کردن این شعر ِ لاغر این است:
«با تشکر از خانواده‌ی محترم قلیان
و سایر بستگان و آشنایان

چند جمله ناب


به اندازه آرزوهایت تلاش کن یا به اندازه تلاشت آرزو کن.


خوشبختی داشتن دوست داشتنی ها نیست ، بلکه دوست داشتن داشتنی هاست.


شاید این خنده که امروز دریغم کردی آخرین فرصت همراهی ماست.



هر که بد ما به خلق گوید، ماخوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.
هیچ کس به اندازه ابلهی که زبانش را نگه می دارد به یک مرد عاقل شباهت ندارد.


برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم . نادر شاه افشار

دستگاه فتوکپی

اصلا همون موقع که معلم اول ابتدایی مون اومد گفت:
دستگاه فتوکپی خرابه برگه از دفترتون بکنید ...
باید قید این سیستم آموزشی رو میزدم و میرفتم خارج!

آیا نمیدانستید؟؟؟؟


آیا می دونستید :

• ماده اولیه کالباس از سویاست که سودازا و مضر است و موجب کم حافظگی می شود. بنابر شواهد عینی زایدات گوشت و گوشت های غیرقابل استفاده برای ساخت سوسیس و کالباس استفاده می شود، قرمزی درون کالباس از گوشت تاج خروس است (زیر دندان خود حس کرده اید؟)
 
ادامه مطلب ...

کلاهبرداری


بازرگانان ایرانی فقط جیبهای خود و جیبهای کشور دوست و برادر ... چین را پر می کنن شعور مردم کیلویی چند ؟؟؟!!!

ولی اگر همین عمل متقابلا از سوی بازرگانان چینی جهت واردات اجناس نامرغوب به کشورشان چین باشد مجازات آن اعدام است !!!!

اتفاقات زیر را بخوانید و به حال خودمان افسوس بخوریم... 
ادامه مطلب ...

خرج

این روزا خرجم زیاد شده گرونی هم انقد بیداد میکنه

جیبم دیگه جواب که نمیده هیچ، تازه سوالم میپرسه!!!

مارو هم دعا کن

اگه یه موقع از جلوی خشکبار فروشی رد شدی،چشمت به پسته افتاد

دلت شکست،مارو هم دعا کن!

عیدی

دیگه اوضاع طوری شده که وقتی بهت عیدی میدن

یه جوری نگات میکنن که انگار منتظرن بقیه پولشونو پس بدی!

اموزنده تر


توجه کردین یادگاری های روی دیوار و صندلی کلاس های دانشگاه

اموزنده تر از حرف های استاده!!!

دوغ

روی شیشه دوغ نوشته:

دوغِ گازدارِ کربناته تزریقی گرما ندیده همگن شده با طعم نعناع و بدون چربی…

آخه لامصب دوغه یا اورانیوم ؟؟؟

زمـــان ...

زمـــان ...

طولانی می شود ...

برای کسانی که غصه دارند ،

... کوتاه می شود ...

برای کسانی که شاد هستند ،

دیر می گذرد ...

برای کسانی که منتظر هستند ،

زود می گذرد ...

برای کسانی که عجله دارند ،

اما ابدی می شود ...

برای کسانی که عاشق هستند ... !

برای شما زمان چطور میگذرد؟؟؟

خوشبختی

خوشبختی ما در سه جمله است :

تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا

ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم:

حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا

قهوه

یکی از بهترین پیامهای که تاکنون ترجمه شده و ارزش خواندن داره:

یک گروه از دوستان به ملاقات استاد دانشگاهی رفتند. گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد ' استرس و تنش در زندگی ' تبدیل شد.

استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنها قهوه درانواع متفاوت در فنجان ها تعارف کرد.

(فنجان های شیشه ای، فنجان های کریستال، فنجان های درخشان، تعدادی با ظاهری ساده،تعدادی معمولی و تعدادی گران...)

وقتی همه آنها فنجان های را در دست داشتند، استاد گفت:
 اگرتوجه کرده باشید تمام فنجان های خوش قیافه و گران برداشته شدند در حالیکه فنجان های معمولی جا ماندند...

 هر کدامیک از شما بهترین فنجان ها را خواستید و آن ریشه "استرس و تنش"شماست

آنچه شما واقعا میخواستید قهوه بود نه "فنجان" ،اما با این وجود شما باز هم "فنجان " را انتخاب کردید.

اگر زندگی "قهوه " باشد؛

پس مشاغل، پول،موقعیت و غیره، "فنجان ها " هستند

فنجان ها وسیله های هستند برای نگهداری و زندگی را فقط در خود جای داده اند

لطفاً نگذارید "فنجان ها " کنترل شما را در دست گیرند....

از "قهوه" تان لذت ببرید...

از طرف مدیر به هموندان

ابراز علاقه مدیر گروه به هموندان عزیز  

99669999996669999996699666699666999966699666699
99699999999699999999699666699669966996699666699
99669999999999999996699666699699666699699666699
99666699999999999966666999966699666699699666699
99666666999999996666666699666699666699699666699
99666666669999666666666699666669966996699666699
99666666666996666666666699666666999966669999996

 دکمه ctrl + f رو فشار بده
و توش عدد 9 رو بنویس الته های لایت آل فعال باشه  highlight all

  اگه مدیر رو دوست نداری اینجا رو کلیک کن تا ولوشو بشه 

some say world will end in fire some say in ice but zioooli  say world will die in love  

متن انگلیسی بالا رو ترجمه کنید و در گروه بذارید .. تست سوات بچه های گروهه

بی شعوری

بی شعوری یک فحش نیست بلکه بی شعوری یک بیماری مهلک است و دارد همه گیر میشود.

بی شعوری هیچ ارتباطی به بیسوادی و نفهمی ندارد و استفاده این واژه در کنار بیسواد و نفهم و احمق اشتباه است.اتفاقا بی شعورها اکثرا دارای سواد و فهم خوبی هستند .

بیشعور کسی است که میداند کاری اشتباه است و سواد آن را دارد که آن کار را نکند اما عمدا و از روی خود خواهی آن را انجام میدهد.

 

ادامه مطلب ...

ویژه آخرین فداکار

 
نفر سمت راست دهقان فداکار همون ریز علی خواجوی که همه میشناسیمش و توی کتابای دبستانمون باهاش آشنا شدیم
نفر سمت چپ: پدر حسین فهمیده که اونم خوب میشناسیم و با فداکاری پسرش همه آشنا 

هستیم اما نفر وسط رو کی میشناسه ؟

به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

فرهنگ هسته ای

مسئله هسته‌ای داره فرهنگ مردم هم عوض می‌کنه!
 به دوستم میگم خواستگاری‌ات چطور پیش رفت؟
 میگه: پیشرفتهای مهمی حاصل شده ولی هنوز ابهامات زیادی باقی مانده!

جملات زیبا !

جملات زیبا !
وفاداری ؟ خدا بیامرزدش ...
صداقت ؟ یادش گرامی...
غیرت ؟ به احترامش یک لحظه سکوت ...
معرفت ؟ یابنده پاداش میگیرد...
واقعا به کجا چنین شتابان؟

آخرین فداکار رفت

آخرین فداکارهم رفت.
ﺣﺴﻦ ﺍﻣﯿﺪﺯﺍﺩﻩ، ﻣﻌﻠﻢ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۷۶ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺠﺎﺕ ۳۰ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ «ﺑﯿﺠﺎﺭﺳﺮ ﺷﻔﺖ» ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﭼﺎﺭ ﺳﻮﺧﺘﮕﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ۱۵ ﺳﺎﻝ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﺧﺘﮕﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﻮﻣﻦ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩ.
 تو هیچ اخباری هم اعلام نشد.

ﺍﯾﻦ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﯼ ﮐﺘﺎﺑﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﻮﺷﺖ

ﺭﻭﺣــﺶ ﺷـﺎﺩ ﻭ ﯾــﺎﺩﺵ ﮔــﺮﺍﻣﯽ …

 دوستان برای احترام به تمام ارزش های انسانی این پیام رو در تمام گروهها به اشتراک بگذارید
 افسوس از صدا و سیمای ملی و رسانه های خاموش

اهداف

من هرسال دم عید اهدافی که قراره توی سال جدید بهشون برسم رو توی یه کاغذ مینویسم. الان همون کاغذ پارسال رو پیدا کردم, دیدم دیگه نمیخاد واسه امسال کاغذ جدید بنویسم. فقط ۹۳ رو بکنم ۹۴ ردیفه

خیلی قانع شدم

به یه سوییسی گفتم شما که دریا ندارین پس چرا وزیر دریانوردی دارین
گفت به همون دلیل که شما وزیر رفاه دارین



خیلی قانع شدم

یکدقیقه سکوت

یک دقیقه سکوت ،
 بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی دادچه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت..

یکدقیقه سکوت
 بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشگ ریخت...
 
یکدقیقه سکوت
بخاطر زنی بی سرپرست که نخواست شرافت و ناموسش لکه دار شود غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش ...

یکدقیقه سکوت
بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بجه ی در ارزوی کبابش داد ...

یکدقیقه سکوت
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود

یکدقیقه سکوت
بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازیهای لباس نو بر تن رو دید زد..
شب عیدی مواظب همدیگه باشیم،مخصوصا مواظب اونایی که ضعیفترن،هم مون اگه خوب به اطرافمون نگاه کنیم می بینیمشون.

ویژگی هفت سین

هفت سین ها باید دارای این ویژگی ها باشند
 
 ۱- نام آنها پارسی باشد.
 ۲- با بندواژه (حرف) سین آغاز شود
 ۳- دارای ریشه گیاهی باشند.
 ۴- خوردنی باشند
 سیب. سیر. سماغ. سرکه. سمنو. سبزی( یا سبزه ) و سنجد
 
 بر این پایه : _ ُسنبل ( نه خوراکی است نه پارسی ) تازی است
 
 _ سکه ( نه خوراکی است نه پارسی ) تازی است
 
 سماور ( نه خوراکی است نه پارسی ) روسی است
 
 در بیست میلیون واژه های پارسی، نمی توان هشتمی را برای هفت سین های نوروزی پیدا کرد که دارای این ویژگی ها باشند
 
 هر یک از سین های هفت سین، نماد یکی از سپنتاهای ( هفت ابر فرشته ) کیش زرتشت است
 
 سیر نماد اهورا مزدا
 سبزه فرشته اردیبهشت نماد آبهای پاک است
 سیب فرشته سپندارمذ، فرشته زن ، نماد بارداری و پرستاری است
 سنجد فرشته خورداد نماد دلبستگی
 سرکه فرشته امرداد نماد جاودانگی
 سمنو فرشته شهریور نماد خواربار
 سماغ فرشته بهمن نماد باران
 
 سماغ واژه پارسی است و نباید با بندواژه " ق " نوشته شود
 
 ((دکتر ناصر انقطاع))

لیست فیلم های سینمایی ایام نوروز:

لیست فیلم های سینمایی ایام نوروز:
او یک پراید سوار بود
بوی خوب پسته
بابا با گوشت گریخت
رویای سفرعید
جدال مهمانان برسراجیل
بخاطرپانصد تومان عیدیه بیشتر
گریزازمیزبانی
مرغ هزار چهره

مهمون

ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻟﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ .
ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ
ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺁﻭﺭﺩ
ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ ،
ﺷﺎﯾﺪ
ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ
ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ
ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﺨﻮﺭﯾﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ....
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﯿﺪ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ